گفتم:به مهدی بر من عاشق نظر کن
گفتا:تو هم از معصیت صرف نظر کن
گفتم: به نام نامیت هر دم بنازم
گفتا: که از اعمال نیکت سرفرازم
گفتم: که دیدار رویت ماهت آرزویم
گفتا: که در کوی عمل کن جستجویم
گفتم: بیا جانم پر از شهد صفا کن
گفتا: به عهد بندگی با حق وفا کن
گفتم: به مهدی بر من دلخسته رو کن
گفتا: ز تقوا کسب عــز و آبـــرو کن
گفتم: دلم با نور ایمان منجلی کن
گفتا: تمسک بر کتاب و هم عمل کن
گفتم: ز حق دارم تمنای سکینه
گفتا: بشوی از دل غبار حقد و کینه
گفتم: رُخت را از من واله مگردان
گفتا: دلی را با ستم از خود مرنجان
گفتم: به جان مادرت من را دعا کن
گفتا: که جانت پاک از بهر خدا کن
گفتم: ز هجران تو قلبی تنگ دارم
گفتا: ز قول بی عمل من ننگ دارم
گفتم: دمی با من زِ رافت گفتگو کن
گفتا: به آب دیده دل را شستشو کن
گفتم: دلم از بَنــد غـم آزاد گردان
گفتا: که دل با یاد حق آباد گردان
گفتم: کـه شامِ دلـها را سحر کن
گفتا: دعا همواره با اشک بصر کن
گفتم:که از هجران رویت بی قرارم
گفتا: که روز وصل را در انتظارم ...