این هـفته هم گذشتــــ تـو امـّا نیامدی
خـورشـید خـانـواده ی زهـرا (س) نیامدی
از جاده ی همیشه ی چشم انتـظارها
ای آخرین مسافر دنیـــا نیامدی
صبحی کنار جاده تو را منتظر شدیم
آمد غروب ،رفت و تو آقــا نیامدی
امروزمان که رفت چه خاکی به سر کنیم؟
آقـای من ! اگر زد و فـردا نیامدی
غیبتـــ بـهانه ای است که پاکـیزه تر شویم
تا روبرویمـان نشـدی ، تا نیـامدی!
( علی اکبر لطیفیان )