دانشمندان هشدار دادند:
مصرف زیاد انگور و چای سبز میتواند سبب بروز فقر آهن شود.
اگر با فقر آهن خون مواجه هستید ،
توصیه می کنیم از این دو خوراکی اجتناب کنید.
کسانی که شما را دوست دارند :
حتی اگر هزار دلیل برای رفتن داشته باشند ،
در هیچ موقعیتی " تــرکتــان نـخواهند کرد...
آنها یک دلیل برای ماندن خواهند یافت.
از یک درخت هزاران چوب کبریت تولید میشود
اما وقتی زمانش برسد یک چوب کبریت ،
برای سوزاندن هزاران درخت کافی ست.

زمانه و شرایط در هر موقعی می تواند تغییر کند.
در زندگی " هیچ کس را تحقیر و آزار نکنید.
شاید امروز قدرتمند باشید اما یادتان باشد،
زمـان از شـما قـــدرتـمنـدتـــر است.
نـامـه مـادریُ ...بــه فــرزنــدش :
فــرزنـــد عــزیــزم :

آن زمان که مراکهنـسال یافتی "
صبــور بـاش و مـرا درکـــ کن.
اگر زمانی که صحبت میکنم ؛
حرفهایم تکراری و خسته کننده است "
صبور باش و حرفهایم را قطع نکن و
به حرفهایم گوش فرا ده،...
برای سرگرمی یا خواباندنت مجبور می شدم بارها و بارها"
داستانی را برایت تعریف کنم پس خشمگین نشو :
اگر بارها و بارهای مطلبی را برای من تعریف میکنی!

وقتی بی خبر از پیشرفت ها و دنیای امروز،
سئوالاتی می کنم با لبخند تمسخر آمیز به من ننگر!!!
وقتی برای ادای کلمات یا مطلبی، حافظه ام یاری نمی کند،
فرصت بده و صبر کن تا بیاد بیاورم،
اگر نتوانستم بیاد بیاورم ، موضوعی را " عصبانی نشو،
برای من مهمترین چیز " نه " صحبت کردن ست،
بلکه " تنها هدفم ، در کنار تو بودن است.
وقتی پاهایم توان راه رفتن ندارند، دستانت را به من بده …
همانگونه که تو اولین قدم هایت را در کنار من برداشتی!!!

روزی متوجه میشوی ! با گذشت زمان " گذشت ماههاو....
بهترین چیزها را برای تو میخواستم و همواره سعی کردم "
بهترین ها را برای تو فراهم کنم.
یاریم کن، همانگونه که من یاریت کردم "
ان زمان که زندگی را آغاز کردی.!!!

کمک کن تا با نیرو و شکیبایی ،
و با آرامش زندگی راادامه دهیم.
فرزند دلبندم، دوستت دارم...
یا به اندازه تــلاشتـــــ ، آرزو کــن .
یا به اندازه آرزوهایتــــ ، تلاش کن .
امیــــدوارم "
ایـن 9 روز ازمـاه مبـارک رمـضان را کــه در:
بـی خـوابـی شبــانـــه ؛
گــرســنگــی روزانــه ؛
افـطاری شــاهــانـــــه "
توقــع آمــرزش از خطاهای سـالانـــه "
می باشد را،
عـارفـانـه " عـاشـقـانـه " و خـالـصانـه "
سپــری کـرده باشـید.
وما را هم از دعـای خیرتان " فراموش مفرمائید.
" اَلقَـلبُـــــ حَـرَمَ الـَّله "
قلب حرم خـداستـــــ"
در حرم خـدا " غیر خـدا را جـای مـده!
پـس ؛ بــه خــدا تـوکـل کـن ،
و ایـمانتــــ را نبـــاز و نــاامیــد "
از درگـــاه الــهی "
درهـیچ زمـان نـشو . !!!

پیــغمبرگـرامـی اسـلام ( ص)
با توجه به مجموع آیاتى که در قــرآن مجــید "
درباره قلبــــــ هست، مىفرمایـند :
در ساختمان وجود شما پاره گوشتى است :
که اسم آن را قلبـــــ گذاشتهاند.
اگر این قلبــــــ در راه صلاح قرار بگیرد،
همه اعضا و جوارح انسان به پیروى از آن،
آراسته به صلاح مىشوند و اگر فاسد شود،
همه را فـاســد مىکنــــد.

امیرالمؤمنین علی علیه السلام :
از قلبــــــ تعبیر به (مــعـدن) مىکنند ،
که همه چیز در آنجا است.
قلـبـــى کـه در سـینه مـن و شـما استـــــ.
و قلـبــــــ "عـرش خــداستــــــ.
عجایب هفتگانه جهان :
معلمی از دانش آموزان خواست ؛
تا عجایب هفتگانه جهان را فهرست وار بنویسند.
دانش آموزان شروع به نوشتن کردند.
معلم نوشته های آنها را جمع آوری کرد.
با آن که همه جواب ها یکی نبودند ؛
بیشتر دانش آموزان به موارد زیر اشاره کرده بودند:

اهرام مصر،... تاج محل ،...
کانال پاناما،.... دیوار بزرگ چین،...

در میان نوشته ها :
کاغذ سفیدی نیز به چشم می خورد.
معلم : این کاغذ سفید مال چه کسی است؟
یکی از دانش آموزان دست خود را بالا برد.
معلم پرسید: دخترم چرا چیزی ننوشتی؟
دخترک جواب داد:
عجایب موجود در جهان خیلی زیاد هستند و
من نمی توانم تصمیم بگیرم که کدام را بنویسم.
معلم گفت:
بسیار خوب، هر چه در ذهنت است به من بگو،
شاید بتوانم کمکت کنم.
به نظر من عجایب هفتگانه جهان عبارتند از :
![]()
لمس کـردن، چـشیدن، دیـــدن، شـنیــدن،
احسـاس کـردن،خنــدیـدن و عشـق ورزیــدن.

پـس از شـنیدن سخنـان دخـتـرکـــــ،
کـلاس در سکوتـی مـحض فـرو رفـتـــــ.
آری عـجایب واقـعی هـمین نـعمتهایی هستند :
کـه مـا آنـها را سـاده و مـعمولی مـی بـینیــم.

گـــل اگـر خشـکــــ شـود ، ســاقــه اشــ مـی مـانــد.
دوستـــ خوبــــ" اگر جـدا شـود خـاطـره اشــ می مـانـد.
چتــرم بـاز بــاشد " یـا بسـته فـرقی نمی کنـــد
بدون دوستـــــ واقــعی و مـهربــان
آسـمان دلــم هـمیشه ابــریستـــــ
روزگــاری در بـــالای درخــتی :
گنجشکی بــر شـاخـه یک درختــــ لانـــه ای داشت .
گنجشک هـر روز با خـــدا ی خـود ، رازو نیازمی کرد..
روزها گـذشت و گنجشک بـا خـــدا هیـچ نـگفت.
فرشتگان سـراغش را از خدا وند" میگـرفتند و
خداوند هر بار ، به فرشتگان این گونه می فرمودند:
مـی آیـــــد؛!!!
من تنها گــوشی هستم ،که غصههایش را میشنود و
و یـگانه قلبی ام ، که دردهایش را در خـود نـگه میدارد.
گنجشک روی شاخــه ای از درخـتـــــ دنیــــا ؛
نـــــزد دوسـتانـش نشــستـــــــ.
فرشتگان چشم بـه لبهایش دوختند، گنجشک هیج نگفت.
و خـــدای مـهربــان "بــــــه او گـفتــند :
بـا مـن بـگو : از آن چـه سنـگیـنی سیــنه تـوست.
گنـجشک گفت:
لانـه کـوچکی داشـتم،
آرامـگاه خستگی هـایـم بـود و
سـر پنـاه بـی کسـی ام.
هــمان را هـم از مـن گـرفـتی.!
ایـن طـوفـان بـی مـوقـع چـه بـود ؟
چـه مـی خـواستـی از لانـه مـحـقـرم ؟
کـجـای دنیـا را گـرفتـه بـود ؟”
و سنـگینـی بـغضـی راه بر کلامـش بـستــــ.!!!
سکـوتـی در عـرش طـنین انـداز شـد.
فـرشتــگـان هـمه سـر بـه زیـر انـداخـتنـد.
خداوند فرمودند : مــــاربزرگی در راه لانـه ات بـود.
و تــو در خــوابــــ نـــاز بـودی !
بـــــاد را مـامـور کردم : تـــا لانــه اتـــــ را واژگــون کـند.
آن گــاه تـو از کـمیـن مـــار " پـر گـشودی.
گـنجشـک ، خـیره در خــدایی خــداوند " مـانـده بـود.
خـــداوند فــرمـودنــد:
و چه بسیار بــلاها کـه بـه واسـطه مــهر و مـحبتـم "
از تـو دور کـــردم "
و تــو نـدانـسـته بـه دشـمنـی ام بـرخـاسـتـی !!!
اشک در چشمهای گنجشک ، حــلقه زده بـــود.
وگـریــه هـایـش مـلـکـوتــــــ خــداونــد را پـــر کـــرد.
بــه راسـتی کـه " خـداونـد از ( 1000 ) مــادر مـهربـان "
بـر هــمه ما بـندگـان ، مـهربـان تـر هـستند.
امام جعفر صادق (علیه السلام) حکایت میفرماید:
روزى امیرالمؤمنین على بن ابیطالب (علیه السلام )
به غلام خود، قــنبر دستور داد تا بر شخصى که:
محکوم به حدّ شلاّق بود ، هشتاد ضربه شلاّق بزند.
و چون قنبر ناراحت و عصبانى بود ؛ سه شلاّق ،
بیشتر از هشتاد ضربه بر او وارد ساخت.
حضرت امیرالمؤمنین على ( علیه السلام ) شلاّق را
از دست قنبر گرفت و سه ضربه شلاّق بر او زد.
شایان ذکر است ؛ حضرت علی علیه السلام :
بسیار زیاد به رعایت حقوق دیگران توجه داشتند و
در این امـر بــه این که :
فرد خطاکار از نزدیکان و اصحابم هست نگاه نمیکردند.
هر کس برخلاف عدالت عمل میکرد باید مجازات میشد و
هر کس که حقی را پایمال مینمود باید تقــاص پس میداد.
پس این عمل عین عدالت و مهربانی امیرالمومنین بود .
امیـــرالـمومـنیـن عــلی (عـلیهالسلام ) فـرمـودنـد:
وقتــــ های زنـدگی تـو ،جـزء جـزء عمـر تـو استــــ،
پـس بـکوش : کـه هیـچ وقـتی از عمـرتـــــ"
جز در موارد اموری که عامل نـجاتتــــ استــــ .
تلفـــ نـشود.
ودر آخـــر هم فرمودند :
بــزرگــترین عـیبــــ بــرای دنـــیا هـمیـن بـســــ !
کــه بــی وفــاستــــــ .
