مـــــــــــادرانـــــه !!!

و لَعَنَ اللَّهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ لَعَنَ اللَّهُ شِمْراً وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَ اَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ

مـــــــــــادرانـــــه !!!

و لَعَنَ اللَّهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ لَعَنَ اللَّهُ شِمْراً وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَ اَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ

همه شب نماز خواندن،...

همه شب نماز خواندن،همه روز روزه رفتن

همه سـاله از پـی حج ،سـفر حـجـاز کـردن 

 

زمدینـه تـا بـه کعبه سر وپـا  بـرهنه رفتن

دو لب از بــرای لبیـکــ بـه گفتـه بـاز کردن 

 

شب جمعه ها نخفتن،به خدای ؛راز گفتن

ز وجـود بـی نیـازش ؛ طـلبــــ   نیــاز کـردن   

 به مساجد و معابد همه اعتــکاف کردن

ز ملاهی و منـاهی همـه احتـراز کــردن 

 

به حضور قلب ذکر خفی و جلی گرفتن

طلبـــ گـشایـش کـار ؛ ز کـارسـاز کـردن 

 

پـی طـاعتـــ الـهی بـه زمین جـبین نــهادن

گه و گه به آسمان ها سر خود فراز کردن 

  

بـه مبـانـی طـریـقتـــ بـه خلوص راه رفتن

ز مبـادی حـقیـقتــــ گـذر از مــجاز کــــردن 

به خدا قسم که هرگز ثمرش چنین نباشد

که دل شکسته ای را به سرور شاد کردن 

 

به خــدا قسم که کس را ثمر آنقدر نبخشد

که بـه روی  نــاامـیدی ،در بسـته باز کردن   

 " شــیخ بـــهایـــی "

صدایی دلنشین ...

              

در شعبان بودیم و بویی آشنا و صدایی آمد ، 

صدایی دلنشین

بوی رمضان بود و صدا ،  

صدای دعوت کننده ای به سفره ی الهی

صدا می گفت بندگان بیایید شما دعوت خدا شدید ؛  

خدا منتظر شماست خودتان را آماده کنید!

در ذهنم آمد آیا بندگان ضعیف و خواری مثل من،  

که در گناه غرق شده اند؛

می توانند به مهمانی خدا بیایند"

صدا آمد این مهمانی مخصوص ؛ 

غرق شدگان در گناه است . 

وگرنه بندگان صالح که همیشه با خدا هستند.

صدا گفت :  

خدا حتی شیاطین را هم در زنجیر کرده ؛ 

تا بندگان ضعیفی مثل تو برای رسیدن ، 

به خدا اذیت نشوند.

ما هم آمدیم و الان پنج روز از رمضان می گذرد، 

و چه لذتی دارد . 

دوست داشتم : 

هر روز رمضان به ا ندازه ی هزار روز و یا بیشتر باشد!

 

رمـضـان دیـرتـر بـرو...

اگر عشق نبود؛اگر...اگر...

اگــر گــناه وزن داشتـــــ؛!!! 

 

هیچ کس را توان آن نبود که قدمی بردارد ؛

تو از کوله بار سنگین خویش ناله میکردی ...
و من شاید ؛ کمر شکسته ترین بودم.

 اگــر غــرور نبــود؛
 

چشمهایمان به جای لبهایمان سخن نمیگفتند ؛
و ما کلام محبت را ؛ 

در میان نگاههای گه گاهمان جستجو نمیکردیم!

  

 

اگــر دیـــوار نبـــود؛  

 

نزدیک تر بودیم ؛
با اولین خمیازه به خواب میرفتیم.
و هر عادت مکرر را در میان 24 زندان حبس نمیکردیم.

       

 

اگــر خــوابــــ حـقیقتــــ داشتـــــ؛ 


همیشه خواب بودیم...

هیچ رنجی بدون گنج نبود ...
ولی گنج ها ؛ شاید بدون رنج بودند.

اگر همه ثروت داشتند؛
دل ها سکه ها را بیش از خدا نمی پرستیدند؟
و یکنفر در کنار خیابان ؛ خواب گندم نمیدید ؟

  

اگــر مـرگـــــ نبــود؛ 


هـمه کـــافــر بــودنـد ؛
و زندگی بی ارزشترین کالا بود.
ترس نبود ؛ زیبایی نبود ؛ و خوبی هم شاید.....

 

 

اگــر عشـق نبـود؛ 


به کدامین بهانه می گریستیم و می خندیدیم؟
کدام لحظه ی نایاب را اندیشه میکردیم؟
و چگونه عبــور روزهای تـلخ را تـابـــ می آوردیم؟
آری !!! بی گمان پیش از اینها
مــرده بــودیــم...


اگـر عشـق نبــود؛ 


اگـر کینــه نبــود ؛ 

 

اگـر خــداونــد...؛ 


یک روز آرزوی انسان را برآورده میکرد ؛ 

من بی گمان؛
دوباره دیــدن تـو را آرزو می کردم و تــو نیـز ؛
هـرگز نــدیــدن مــرا...

آنـگـاه نمی دانــم.  

بـراستـی خـداوند کـدامیـکــــ را می پـذیـرفتــــ؟؟؟  

 

 دکـتـرعلی شریعتی...دکترعلی شریعی...دکتر علی شریعتی...

لــواشک خــوشمزه...

 

 شاخه و برگ آلو هارا جدا کنید و  آلو ها رو بشورید ؛ 

 داخل قابلمه بریزید .   

 روی آلوها رو آب بریزید وقتی به جوش اومد ؛ 

 و آلوها کمی نرم شدن و پوست ازآنها جدا میشود ، 

 اونها را از (سبد فلزی) رد کنید و  

 با یه گوشت کوب خوب لــــه کنید . 

 تا عصاره آلو از پوست و هسته و ... جدا بشود. 

 حالا دوباره بگذارید تا بجوشه و غلیظ شود.  

 اگر دوست دارید، نمک یا شکر یا هر 2 رو اضافه کنید و بعد 

 کف سینی فلزی رو چرب کنید "موادرا داخل سینی پهن کنید" 

 دستمال نازکی روی سینی پهن کنید؛ 

 بطریقی که چسبیده به مواد نشود. 

 و سینی را ؛در آفتاب چند روز قرار دهید.

ای سهراب:

اگر سهراب میدانست : 

که گل به این زیبایی هست ؛ 

 

 

دیگر نمیگفت : 

تا شقایق هست زندگی باید کرد.  

اگر سهراب میدانست : 

که یار من با من زیر باران قدم نمیزند " 

نمیگفت : 

زیر باران باید خوابید ! 

اگر سهراب میدانست : 

که تنها یار من زیر باران ؛ چتر است.  

نمیگفت : 

چتر ها را باید بست.  

نمیدانم ،شاید سهراب اینها را از سر تنهایی میگفت : 

و من از سر دربدری و آشفته سری ! 

ای سهراب: 

تنهایی برای آدم دلتنگی نمیاورد؛  

ولی یـــار بــی وفـــا داشتن !!!  

برای آدم دربدری می آورد "  

همــان بــهتر کــه تـــو تنــها بــودی.... 

  

محاسبه نفس...

 

  امام رضا (ع) فرمودند:    

 

 (( مَن حاسَبَ نَفسَهُ رَبَحَ وَمَن غَفَلَ عَنهَا خَسِر )) 
  
 آن کسى که نفسش را محاسـبه کند،  
 
 سـود برده است وآن کسى که ازمحاسبه نفس غافـل بماند، 
 
 زیـــان دیــده استــــــ.


   

سـلام بــر آلــــ یــاسـینــــ!

ای سـبزتــر ازبـرگــــ بـهشتـــــ؛  

خـوشـبوتــر از عطـر سـرشتـــــ!

رقـیبانتــــ را در خاکـستـر تـــوبــه، دفن کردیم و 

تــا فقط بــا تـــو دلــدادگـی کـنیـم.

ای آخرین بـرهــان روشن!   

بی تـــو دلــتنـگی مــا را پــایــانــــ نیـستــــ.

بی تـــو؛ گـذر زمــان را تــوان دیــدن نیستـــــ.  

بی تـــو،عـشق را نــگاهِ بـــاور نیـستـــــ.

می خواهـیم بـار دیگر " 

بـــا تــو عـهد بنــدیـم امــا نـشکــنیـم.  

می خـواهیــم بـا تـــو :

بـمانیـم امـــا نـه تــا سـاحل " کـــه " تـا دریــــا.

کـدام دلـی ؟  

را یـارای فصـل بعـد از وصـل خـواهد بــود؟

مـقصـدمـان چـه بـعید و دور استــــ از تــو،  

چـه سختــــ استــــ بــاور پنـهان بـودن تــو،

نـــه...  

تــو پیـدایـی و ایـن مـاییـم کـه گـمشد گـانیــم. ..

 

الـی متی احـار فیکــــ یــامـولای یـا صاحبــــ زمـانــــ (عج)

سـلام بــر آلــــ یــاسـینــــ!!! 

بــویِ نـَـم نـَـم بــاران...

بــویِ نـَــم نـَــم بـــاران ... 

 

 

خــدایا به زیبــایـی هـایتـــ قَـــسَم .........  

 

مرا عـاملِ گـناهِ دیـگران قـرار مَـدِه!  

 

  ( آمــیـنــــ ) 


 
 دل من گـم شد ، اگـر پیـدا شد.
 بسـپارید امـانات رضـا(ع)
و اگـر از تپـش افــتاد دلـم ؛
 ببریـدش به مـلاقـات رضـا (ع)
از رضـا (ع) خـواستـه ام:
بگـذارد کـه غـلامـش بشـوم .
 همـه گفـتند: مـحال اسـت ولـی
   دلخـوشـم مـن بـه مـحالات رضـا (ع) 
 
  
  تو را به گنبد طلایت قسم مرا بـطلب!. 

عجیب کرده هوایت دلم" مرا بـطلب.!

تـمام حجم اتاق را گریه مـیکنم.!

برای لمس نگاهت" تو هم مرا بـطلب.!

هنوز رضا رضاست، طنین ناله ی قـلبم.

شده پشتم از غم و ناله خم مرا بـطلب!

 حریمِ آسمانی ابـری ست بی نسیم شما؛

نزدیک و نزدیک تـر، یک صبحدم مرا بطلب.!

 رمـیده آهـوی دل سوی تـو ، پـناهش ده ؛

  تو را به گنبد طلایت قسـم مـرا بــطلب!. 

 

   مـرا بــطلبـــــ!. 

  مـرا بــطلبــ!.

 مـرا بــطلبـــ!.


اَلـسَّلامُ عَلَیکَـــ یا عَلـیِ بنِ مُوسَـی الـرِضَـا المُـرتِضـی(ع)   

 

 

مــاه عــسل.....

یـادشـــ بـخیر... 

 

  

 

احسان علیخانی: هر گونه توهین و بی احترامی به ؛ 

علی ضیاء و هوادارانش توهین به شخص بنده است. 

علی ضیا:احسان مجری محبوب من است؛ 

اگر واقعا هوادار من هستید : 

از احسان علیخانی هم حمایت کنید.

مهاتما گاندی:

 

 

  ازگناه تنفر داشته باش " نه از گناهکار!  

  اگر روزی دشمن پیداکردی ؛  

  بدان که در رسیدن به هدفت موفق بوده ای ! 

  اگر روزی تهدیدت نمودند "  

  بدان که در برابرت ناتوانند !  

  اگر روزی خیانت دیدی "  

  بدان قیمتت بالا ست !  

  اگر روزی ترکت کردند "  

  بدان با تو بودن " لیاقت می خواهد !

این شما هستید :

 این شما هستید : 
 
که به مردم " اجازه می دهید " 
 
 که چگونه با شما ، وهمسرتان  و ... رفتار کنند . 
 
 هرکس که خودش را دوست بدارد "به خودش محبت می کند و  
 
 برای خودش و همسرش و... احترام قائل ست.  
 
          
 
 ازکسی بترس " که برای خودش ارزش و احترام ؛ قائل نیست. 
 
 پژوهش‌ها نشان می‌دهد مهربان بودن با خود،  
 
راهی مطمئن برای بهبود سلامت ذهنی و نیل به اهداف در زندگی است.  
 

دوست داشتن خود با عزت نفس فرق می‌کند ، 

 

زیرا عزت نفس زیاد ممکن است به خودشیفتگی بینجامد.  

  

افرادی که خود دلسوز هستند به ابراز انتقادات تند و تیز یا  

 

ارزیابی شتاب‌زده در مورد خود نمی‌پردازند . 

 

عنوان مثال گذاشتن کف دست روی قلب و فشار دادن یا بغل کردن خود ؛ 
 
(گذاشتن دست‌ها در جهت عکس به دور بدن و فشار دادن)  
 
می‌تواند حس دوست داشتن خود را به شکلی کوتاه مدت تقویت کند.